مامان خانم تو رخت خواب
سلام گل زیبای مامان با امروز ۳ هفته میشه که مامان رفته تو استرحت مطلق به خاطره آجی کوچولو ، خانم عجله داشتن زودی بیان پیش من و شما و بابا اما دکتر خان نزاشتن که خانم به دنیا بیان . به جاش من کلی محروم شدم از بغل کردنت و همش باید تو رخت خواب باشم و دراز بکشم ، ۲ روزی که بیمارستان بودم با تعجب نیگام میکردی و زیاد نزدیکم نمیشدی ، هر دو شب از دوری تو و بابا فقط گریه کردم ، همش صدات تو گوشم بود که میگفتی ماما،مامی،... بالاخره اومدم خونه اما هنوز هم نمیشه که محکم بگیرم بغل و باهم برقصیم ، میدونم واسه تو هم سخته اما هر دو به خاطره آجی گلی تحمل میکنیم. عمه سامره از بلژیک اومد این...
نویسنده :
نرسج
6:47